نمیتوان مقابل نسل جوان سینما دیوار کشید
واژه روز - علی احسانی: زیاد مفتون فضا نمیشود. فضاهایی که برای وی جذابیت بیشتری دارند، اطراف جنگلهای زاگرس است. ترکیب سبز و قهوهای خاک و درخت کنتراست زیبایی را به وجود میآورد که «فریدون شیردل» هنرمند بهشهری آن را بیشتر میپسندد! به باور این هنرمند، دو فصل شمال از نظر بصری ایدهآل است؛ یکی بهار تا زمانی که سبزی واقعاً بر کل فضا مستولی نشده و دیگری پاییز که رنگهای قرمز و زرد برگ درختان ترکیب قشنگی را شکل میدهند. با این فیلمبردار 59 ساله با پیشینه دو دهه حضور در سینمای حرفهای، در روزهایی که ویروس کرونا بر اسب مرادش نشسته و بیمهابا میتازد و فعالیتهای هنری بر ساحل سکوت پهلو گرفتهاند، به گپوگفت مشغول شدیم.
آقای شیردل، امسال برای ثبت تصاویر سینمایی پشت دوربین فیلمبرداری قرار گرفتید؟
متاسفانه خیر؛ امسال دو پروژه سینمایی در دستور کار داشتیم که به سبب مشکلات مالی به مرحله تولید نرسیدند. به احتمال زیاد به سال آتی موکول میشوند.
پس امسال کمر بیکاری را شکستید.
بله، رسماً هیچی اتفاقی نیفتاد. دو پروانه ساخت داشتیم. ولی یکسری مسائل رقم خورد که بر سر موضوع مالی دوستانمان به نتیجهای نرسیدند.
از سرمایههای سرگردان و ایضاً مشکوک که وارد سینما میشود، قسمت پروژههای شما نشد؟
سرمایههای نصف و نیمهای در حال تدارک بود که تولیدکنندگان ریسک نکردند. به نظرم کار عاقلانهای انجام دادند؛ اگر درگیر کار میشدند، به سبب کمبود سرمایه دچار مشکل میشدند و کار میخوابید.
در زمینه تصویربرداری کارهای کوتاه و مستند هم اتفاق مهمی برای شما رقم نخورد؟
در این زمینه هم کاری انجام ندادم. برخی مواقع سمبه بیکاری خیلی زورش بیشتر است و برای اغلب فعالان سینمایی در گرایشهای مختلف شاخ و شانه میکشد.
البته دست هم در حوزه تخصصی تصویر زیاد شده و نسل تازهنفسی وارد گود شدهاند که به گونهای فعالیتهای نسل شما را به چالش میکشند.
به نظرم پروسه حضور نسل تازه در حوزه فیلمبرداری موضوعی عادی تلقی میشود و روندی است که همیشه وجود دارد. دهه 70 پیشکسوتانی حضور داشتند که نسل ما وارد گود فیلمبرداری شدند، وقتی که ما جا افتادیم گروه قدیمی عقب رفتند و دیگرانی وارد شدند، این روند همیشه ادامه دارد. به ویژه اکنون که سیستم تصویر دیجیتال شده؛ در واقع این موضوع به نوعی حادتر شده است.
سیستم دیجیتال بر روند کاری نسل قدیم فیلمبرداران تاثیر زیادی گذاشت؟
به صورت خیلی پررنگ نه؛ منتها اگر نسبت به گذشته این روند را بسنجیم این تاثیر محسوس به نظر میرسد. از آنسو وزارت فرهنگ و ارشاد روی یکسری شرایط مثل پروانه ساخت و امثالهم خیلی سختگیری نمیکند. این موضوع هم مزید بر علت است.
انجمن فیلمبرداران مثل سابق بر روند حضور افراد تازهکار نظارتی ندارد؟
انجمن زمانی میتواند اهرمی برای انجام عملی باشد که پشتوانه دولتی داشته باشد. موضوع پروانه ساخت در سالهای اخیر به نوعی از رده خارج شده است. مثل فیلم «شیطان وجود ندارد» ساخته «محمد رسولاف» که همین چند روز قبل جایزه خرس طلایی جشنواره برلین 2020 را دریافت کرد. این فیلم بدون اخذ پروانه ساخت تولید شده و در عرصه بینالملل در جشنواره درجهA جایزه نخست جهانی گرفت که به طور قطع بعد از این هم در جشنوارههای دیگر به توفیق خواهد رسید. بنابراین گروههای فیلمسازی مثل سابق اصرار و الزامی ندارند که سراغ فیلمبرداران عضو انجمن بروند. اکنون ابزارهای جدید و دیجیتال کمک میکند که در اسرع وقت ایرادهای سر صحنه را بعد از پایان فیلمبرداری تصحیح کنید.
پس ورود به حوزه فیلمبرداری در سینمای حرفهای مانند زمان ورود شما آنچنان سخت هم نیست.
به هر حال نسل ما نباید مدعی شود این نیروهای جوان که در انجمن فیلمبرداران عضویت ندارند، پشت دوربین قرار نگیرند. برای خود من هم این قضایا در دهه 70 رقم خورد. اولین کارم «آرزوهای زمین» به کارگردانی «وحید موسائیان» بود. برای این فیلم به انجمن فیلمبرداران رفتیم تا مجوز دریافت کنیم. گفتند امسال عضو جدید گرفتهایم و ظرفیت ما تکمیل شده و افراد جدید باید یکسال دیگر صبر کنند. چون تهیهکنندگی فیلم را حوزه هنری به عهده داشت مدیران حوزه اعلام کردند نیاز نداریم که در انجمن عضویت داشته باشیم و کارهای پروانه ساخت را خودمان انجام میدهیم؛ در نهایت هم کار کردیم.
همین ماجرا برای جوانهایی که میخواهند وارد گود سینمای حرفهای شوند وجود دارد. ما نمیتوانیم دیوار بکشیم و مانع شویم، به ویژه که در زمان حاضر دیگر قید و بندهای نگاتیو وجود خارجی ندارد؛ ارتباطی که شخص فیلمبردار باید با لابراتوار برقرار میکرد و هزار و یک مورد جانبی که وجود داشت اینک جایگاهی در پروسه فیلمبرداری ندارند. چون چنین مصائبی دیگر موجود نیست. پروسه ثبت تصاویر فیلم سهلالوصولتر شده و اغلب خطاهای فیلم سر صحنه قابل اصلاح شدن است. بنابراین نمیشود برای اینکه جوانها نیایند دیوار ساخت.
حضور نسل جدید و تازهنفس فیلمبرداران را که با ابزار و یراق دیجیتال میتازند چگونه ارزیابی میکنید؟
امسال «مرتضی نجفی» جوان و تازهنفس برای فیلمبرداری «تومان» سیمرغ فجر را به خانه برد. کار تصویرش عالی بود. کار «سامان لطفیان» فیلمبردار هم استانی ما در دو فیلم «آتابای» ساخته نیکی کریمی و «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت را هم بسیار پسندیم. به ویژه در «آتابای» لطفیان از لحاظ تصویری کار شسته رفتهای را ارائه کرده بود. کارش را در«آتابای» بیشتر از «شنای پروانه» دوست داشتم.
«آتابای» را در فضایی کار کرده بودند که خودم چنین فضاهایی را میپسندم. فضاهای طبیعت بومی و خارج از شهر جزء ذائقه تصویری من است. فضای موجود این امکان را به فیلمبردار میداد که بتواند درست کادربندی کند و ترکیببندیهای ایدهآلی را به ثبت برساند. از سوی دیگر کلیت کار، یکدست و مقبول در آمده بود.
اما بستر محتوایی و موضوعی فیلم «شنای پروانه» را دوست نداشتم؛ هرچند که لطفیان در ترسیم فضای خشن جنوب شهر بسیار درست و منطقی تصاویرش را سر و شکل داده بود. در کارنامه تصویری من کمتر فیلم خشنی دیده میشود، این طیف از فیلمها به روحیات من نمیخورد. به هر حال «شنای پروانه» فیلم قابل بحثی است که از ذائقه تصویری و سینمایی من دور است.
علاوه بر سلیقه شخصی، دلیل محتوایی هم در این که تلاش بصری لطفیان در «آتابای» را بیشتر پسندید دخیل است؟
به هر حال مخاطب یکسری تصاویر زیبا را در «آتابای» میبینید؛ زیبا از منظر نور و ترکیببندی که به طور قطع کارگردان و طراح صحنه بهترین کمک در کنار فیلمبردار محسوب میشوند. اگر یک فیلمبردار نابلد و دست و پاچلفتی را همراه خود داشته باشید و کارگردانی که نه رنگ را بشناسد و نه ترکیببندی؛ شما در جایگاه مدیر فیلمبرداری هیچ کار مهمی نمیتوانید انجام دهید. مگر اینکه در طبیعت حاضر باشید و مدعی شوید که کوه، دریا و درخت را در ترکیببندی بصری خود به گونهای بگنجانم که مطلوب به نظر رسد. اگر یک کارگردان هوشمند و طراح صحنه خوشسلیقه در کنار فیلمبردار نباشند، فیلمبردار خیلی نمیتواند تصاویر مطلوب و استانداردی را به ثبت برساند.
راستی، «کرونا» قاب تصویر ذهنی و بصری شما را هم مخدوش کرده است؟
من این موجود را نمیشناسم و هیچ ارتباطی با این نیروی مهاجم ندارم.
خودتان را قرنطینه کردید؟
نه. خودم را قرنطینه نکردم. اتفاقاً بیرون هم میروم. اما به هر حال آسایش نداریم؛ با دستکش و ماسک خودم را مسلح کردهام. حتی تلفن همراه خودم را هم سلفون پیچیدهام. همین احتیاطهایی که اعلام کردهاند را در دستور کار خود قرار دادهام. سعی میکنم کمتر بیرون بیایم. میخواستم سری به ولایت خود - بهشهر - بزنم که این کرونا همه ما را زمینگیر کرد.