جریان شناسی موسیقی مازندران بعد از انقلاب

واژه روز-محمدرضا سعیدی کیاسری: مازندران، یکی از پرجمعیتترین مناطق ایران ازلحاظ تراکم جمعیتی است. استان مازندران دارای ۲۲ شهرستان، بزرگترین و مرکز استان شهر ساری و پرجمعیتترین شهرستان استان مازندران شهرستان بابل است.
مازندران، استان ساحلی شمال ایران از شرق با گرگان، از جنوب با سمنان و تهران، از مغرب با گیلان و از شمال با دریای خزر همجوار است. این وضعیت خاص جغرافیایی باعث شده است فرهنگ موسیقی مازندران در ناحیه شرقی با خراسان و ترکمنصحرا ارتباط و در غرب، کمابیش خصایص موسیقی گیلانی را داشته باشد. در موسیقی مازندران هم مانند موسیقیهای فولکلور ایران، موسیقی با زندگی مردم همراه و عجین است. در شالیزارها، جنگلها، دریا، در آداب شادی و عزا و در همراهی با مراسم مذهبی، موسیقی مازندران نقش چشمگیری دارد که پس از انقلاب پیشرفت وتحول جایگاه ویژهای بین هنرمندان و مردم پیدا کرده است که در این مقاله به آن میپردازیم و موسیقی پیش و پس از انقلاب اسلامی را بررسی میکنیم.
موسیقی مازندران پیش از انقلاب
پیش از انقلاب اسلامی واژهای به عنوان موسیقی بومی نداشتیم و موسیقی مازندرانی لقب داشت؛ که با اشعار نامناسب و موسیقیهایی که ارتباطی با استان مازندران نداشت اجرا میشد. اشعار مازندرانی بود ولی موسیقی (بندری، آذربایجانی، کردی و لری و...) اجرا میشد که اغلب با سازهای غربی یا غیر ایرانی اجرا میشد که وضع اسفناکی داشت.
«لله وا و کمانچه» در آن زمان آنچنان برای عموم و جوانان شناخته شده نبودند به این علت که تلویزیون آن زمان بیشتر به موسیقی پاپ میپرداخت حتی در اواخر سال 56 موسیقی سنتی از تلویزیون نشان داده میشد. (جمشید قلی نژاد، پژوهشگر و مدرس دانشگاه)
آن زمان مازندران فقط رادیو داشت که آنهم به صورت محدود موسیقی پخش میکرد و کارهای بومی کم بود. در آن زمان اساتیدی همچون (عماد رام، احمد بختیاری، محمد دنیوی و...) به موسیقی مازندرانی به صورت پاپ کار میکردند و ملودی بومی مازندران را میخواندند اما در کارها ساز بومی استفاده نمیشد و سازهای کلاسیک استفاده میکردند و مردم مازندران ملودیهای بومی را به صورت پاپ به صورت نوار یا از رادیو میشنیدند وبا موسیقی بومی (فولکلور) آشنایی چندانی نداشتند ولی در در کوه و دشت اشعار و مقامهای مازندران بین مردم رونق داشت ولی زیاد توجه نمیشد و به صورت ساده، علمی نبود.
در آن دوران اساتیدی همچون (نور محمد طالبی، احمد محسن پور، حسینعلی طیبی، ابوالحسن خشرو، نورالله علیزاده، نظام شکارچیان، ارزمون شکارچیان، صفیالدین محمدی وقدرکتولی، اصغرکتولی، سید اصغر هاشمی و ...) که در آن زمان فعالیت موسیقی بومی داشتند، اندک از این هنرمندان به دلیل کمبود امکانات نوار کاست منتشر میکردند ولی محدود بود و زیاد مورد توجه واقع نمیشد و رونق نداشت. به دلیل اینکه موسیقی بومی مازندران سینه به سینه تداوم یافته بود توانست حفظ بماند،و موسیقی بومی بیشتر مکتوب نبود و در ارائه به نسل بعدی با تغییرات الحانی مواجه، نام قطعه درست ارائه نمیشد، علم موسیقی در بین همه مردم مازندران وجود نداشت و به صورت ساده خوانده و یا ساز مانند للهوا، کمانچه و دوتار به صورت ساده نواخته میشد و تکنیک خاصی به کار گرفته نمیشد.ولی قوم گودار که اساتید همچون(نظام شکارچیان،عبدالعلی شکارچیان،قربانعلی شکارچیان و ارزمون شکارچیان) درشرق مرکز مازندران و (قدر کتولی ،اصغر کتولی،یزدان فیوج و...)در شرق مازندران و سمت کردکوی و گرکان موسیقی اصیل مازندران و روایتها ومنظومههای شرق مازندران حفظ و میراثدار موسیقی مازندران در زمان پیش از انقلاب بودند.
موسیقی مازندران پس از انقلاب
در چند سال اول انقلاب موسیقی ممنوع بود و از موسیقی آرشیو استفاده میشد تا در آواخر سال 59 و اوایل سال 60 جمشید قلی نژاد در صدا و سیما حضور یافت؛ وقطعه شهید را ساخت که در تلویزیون پخش شدو با تشکیل گروه موسیقی« نجما» در صدا وسیما به اجرا پرداخت، در آن زمان استاد« احمد محسن پور» با همکاری هنرمندان همچون استاد« حسینعلی طیبی» به ترویج موسیقی بومی مازندران میاندیشید و با وجود اینکه استاد محسن پور ساز ویولن مینواخت ویولن را کنار گذاشت و ساز کمانچه را دست گرفت. استاد طیبی هم ساز لله وا را با نت و پنجههای نی تنظیم کرد و برای اولین بار نت فادیز را به «للهوا» افزود و للهوا را بروز کرد وبا کمک استاد محسن پور و «جهانگیر نصر اشرفی» که یکی از پژوهشگران موسیقی بود به نام گذاری قطعات لله وا پرداختند و بر اساس «قطعه» نامی برای آن انتخاب کردند و استاد طیبی همه این قطعات را با نامهایشان به صورت آلبومی منتشر کرد که مورد توجه مردم قرار گرفت و استاد محسن پور با تأسیس فرهنگخانه در دهه 60 تحولی بزرگ در موسیقی مازندران ایجاد کرد و با دعوت هنرمندان مناطق مازندران به ضبط آثارشان میپرداخت و خود هم با وجود اینکه نابینا بود به مناطق مختلف مازندران سفر میکرد و از آواها و موسیقی و سبک نوازندگی آنها صدا و تصویر ضبط میکرد و با تنظیم وسازبندی جدید ساعتها قطعه و آلبوم مرجع منتشر میکرد که هنرمندان از آن بهرمند شوند. استادمحسن پور اولین گروه موسیقی بانام "شواش" را تشکیل داد و اولین آلبوم خود به نام "آفتاب ته" را منتشر کرد وسازهای لله وا و دوتار و کمانچه را برای اولین بار به همنوازی باهم تنظیم کرد؛ و با تحقیق فراوان ساز قرنه را احیاء و در گروه خود افزود و تا به امروز هنرمندان از این ساز برای زینت گروه خود استفاده میکنند و با کمک هنرمندان مطرح کشور قطعات بدون نقص تولید میکرد؛ و از هنرمندان همچون برادران علیزاده (دسرکوتن) آقاجان فیوج زاده (سرنا) محمدرضا اسحاقی (دوتار) نورمحمدطالبی (آواز میانه مازندران) وخانواده شکارچیان و کتولی (موسیقی شرق ) وهنرمندان دیگر آثار آنها را ضبط و در کارهای خود استفاده نمود و هر کدام را جدا به نام خودشان آلبوم منتشر کرد. استاد محسن پور بیشتر کارهای خود را از قطعات لله وا که استاد طیبی مینواخت تنظیم میکرد که موسیقی چوپانی به حساب میآمد.
در دهه 60 دکتر محمدرضا درویشی به مازندران آمد و با کمک استاد محسنپور و شاعران و خوانندگان به نام آن دوره ارکستر زیبایی باتنظیم قوی قطعات بومی آلبوم "موسیقی بومی مازندران" منتشر کرد. درآن زمان مورد توجه مردم مازندران و هنرمندان کشور قرار گرفت.
بعد ازآن اولین جشنواره موسیقی بومی مازندران سازهای بومی در تلویزیون مطرح شد.
سال 1379 جمشید قلی نژاد کتاب موسیقی بومی مازندران نوشت و به صورت تئوری موسیقی و قطعات موسیقی مازندران را بررسی کرد و معرفی سازهای مازندرانی را در کتاب خود آورد. استاد قلی نژاد بعد از اولین کتاب، کتاب ملودیهای بومی که کلیه قطعات و تصانیف مازندرانی را نت نویسی و تنظیم کرده بود چاپ کرد تا همه نوازندگان بتوانند موسیقی بومی مازندران را اجرا کنند؛ و موسیقی مازندران جایگاه ویژه پیدا کرد و دوران طلایی خود را آغاز کرد و با آمدن گروههایی از شرق، غرب و گروههایی از مرکز همانند طالبا،مازرون به فعالیت حرفهای و با انتشار آلبوم به دیده شدن بهتر موسیقی مازندران کمک کردند.
استاد محسن پور با تأسیس فرهنگخانه به تربیت نوازندگان پرداخت و به امید ترویج موسیقی اصیل مازندران به اجراهای بینالمللی واجرا در استانهای دیگر میرفت وساعتها اثر آلبوم پژوهشی تنظیم و انتشار داد.
موسیقی مازندران در دهه 80 و90
در دهه 80 جمال محمدی نوازنده لله وا و کمانچه به اجرای برون مرزی روی آورد و با هنرمندان به نام مناطق مختلف ایران در کشورهای دیگر در کنار موسیقی مناطق دیگر به موسیقی مازندران پرداخت و تدریس کرد تا سهمی در رونق موسیقی مازندران در ایران و جهان داشته باشد. ودرآن زمان جوانان و شاگردهای استاد محسن پور و طیبی به تشکیل گروه پرداختند و موسیقی مازندران را در نقاط مختلف مازندران معرفی میکردند و هنرمندانی همانند (رجب رمضانی، فضل الله دهقان، جمشید نیکوزاد و...) به ساخت قطعات وتنظیم ملودیهای جدید که درون مایه مازندرانی داشتند، با خوانندگان مطرح مانند (محمود شریفی، پرویز سیاهدشتی، شعبان نیکخو، اسماعیل عبدی و...) پرداختند و یک جریان جدیدی را در موسیقی ایجاد کردند و جوانان را به موسیقی سوق دادند، فرزند استاد حسینعلی طیبی «ارسلان طیبی» که خود صاحب سبک در «لله وا» بود به نواختن نوین قطعات لله وا پرداخت که طرفداران زیادی پیدا کرد و شاگردانی تربیت کرده که مدرسان حال حاضر لله وا هستند. استاد مسلم فهمی در سال 1388 آلبوم پژوهشی را با نام "ساربونی" که مختص دوتار بود را منتشر کرد تا نوازندگان کم تجربه از آن بهره بگیرند و سطح نوازندگی آنها بالا برود. در سال 1388 «کیوان پهلوان»کتابی با نام "موسیقی مازندران"که تکمیل کننده کتاب موسیقی بومی مازندران جمشید قلی نژاد و دارای پژوهش گسترده شعر و قطعات موسیقی مازندران بود که میتوان گفت در زمان خود مرجع همه هنرمندان بوده است و در آخر در اوایل سال 1390 «نبی احمدی» کتاب و آلبوم گنجینه موسیقی مازندران که دارای نت و شعرهای موسیقی بود منتشر کرد؛ در سال 1380 تاامروز اساتیدی همچون (زندیاد ابوالحسن خشرو، محمدرضا اسحاقی) به آلبومهای روایی و بازخوانی قطعات قدیمی پرداختند ومخاطبان بسیاری به خود جلب کردند ومیراث دار موسیقی بومی مازندران هستند.
نتیجه گیری
بیاییم زحمات این اساتید که عمرو زندگی خود را هزینه موسیقی مازندران کردندرا با بیتوجهی پرداخت نکنیم و عهدهدار این میراث قوی وکتاب تاریخی در آن نهفته هست باشیم تا آیندگان موسیقی خوب واصیل گوش دهند.ژرف اندیشی در اشعار قطعات موسیقی مازندران به رنج و سختی پدران و مادران ما پی ببرند وبدانند زنان و مردانی بودهاند که این خاک و بوم را برای آنها حفظ کردند و فرهنگ خودشان را به موسیقی مبتذل و بی پایه نفروختهاند و مقابل ضد فرهنگ پایمردی کردن که فرهنگ اسلامی و بومی را برای ما به یادگار بگذارند و هنرمندانی که بعد از انقلاب اسلامی با توجه به تلاشی که هنرمندان با وجود مشکلات در اول انقلاب داشتند و محدودیت در نوازندگی، به عشق مردم موسیقی اصیل و پربار مازندران را معرفی کردند، به یاد این عزیزان باید ماهم بکوشیم تا این موسیقی با همین اصالت به نسلهای بعدی انتقال بیابد.
منابع
موسیقی مازندران، پهلوان کیوان،1388، آرون
موسیقی بومی مازندران، قلی نژاد جمشید،1379، انجمن موسیقی مازندران
مقاله "هم نوا با موسیقی مازندران"سعیدی محمدرضا،1396، سایت آوای فردا
مقاله "موسیقی مازندران در سراشیبی تغییر"سعیدی محمدرضا،1397، سایت آوای فردا
