نشاط و امید؛ پیام مشترک حاجیفیروز و نوروزخوانان
واژه روز - اشکان جهان آرای: هرچند که این سالها بیشتر با دیدن عمونوروزهای پایان سال بیشتر غمگین شدهایم و رنج زندگی را در صورتشان دیدیم که پشت لبخند و نقابی از سیاهی پنهان کردهاند، اما به هر حال حاجی فیروز و عمو نوروز در فرهنگ نوروزی ما اصالتی دیرینه دارند. «رجبعلی فلاح» کارگردان تئاتر، پژوهشگر فرهنگ عامه و عروسکساز و عروسکگردان مطرح مازندرانی تا کنون چندین نمایش و اجرای عروسکی متفاوت پایان سالی با موضوع عمو نوروز و حاجی فیروز تولید و اجرا کرده است. او حتی کاروان عروسکی نیز در برخی شهرها راه انداخته بود و اگر کرونا اجازه میداد احتمالا امسال هم دست به اجرای چنین برنامههایی میزد. با او گپ و گفتی درباره جایگاه این دو شخصیت نوروزی در فرهنگ بومی مازندران داشتیم.
حاجی فیروز و عمو نوروز با نوروزخوانیهای ما در مازندران نسبتی دارند؟
حاجی فیروز یک شخصیت فراگیر در سراسر کشور است. یک شخصیت ملی که در ایران به صورت نمادین در اشکال گوناگون دیده میشود و یک سری مفاهیم کلی در اشعارش گنجانده شده که به طور کامل بیان کننده نوع زندگی مردم نیست.
اما در نوروزخوانی مازندران این موضوع متفاوت است. نوروزخوانی جزو آیینهای بومی ماست و اشعاری که نوروزخوانها به کار میبرند بیانگر حال و روز، اعتقادات مذهبی، سبک زندگی، مشکلات و حتی شکل ظاهری نوع کار و فعالیت مردم است که در آن رسیدن به یک شرایط مطلوب در سال جدید را برای هم آرزو میکنند.
گفتید حاجی فیروز و عمونوروز به صورت نمادین در آیینهای مختلف ایران وجود دارند. در مازندران هم این حضور نمادین را میتوان دید؟
بله. یکی از آیینهایی که نشان دهنده تاریخچه سیاهبازی در مازندران است «لال بازی» در آیین «تیرماسیزه شو» مازندرانیهاست که آن هم با رمزپردازی و بیچهرگی برگزار میشود. ضمن این که گودارهای بهشهر هر سال جشن «حاجی فیروز» را برگزار میکنند. آیین «میر نوروزی» را هم در مازندران داشتیم. گودارها اقوام متعصبی هستند و آیینهای خود را بدون پیشینه انجام نمیدهند. این نمادها بیانگر حضور کهن «حاجی فیروز» و «عمونوروز» در مازندران است.
برخورد این دو نماد فرهنگی یعنی «عمو نوروز» و «نوروزخوانی مازنی» چه تاثیری بر همدیگر میتواند داشته باشد؟
همیشه برخوردهای فرهنگی مثبت از این نوع خوشایند و نتیجهبخش بود. در همین موضوع میتوان حاصل این درهمآمیختگی فرهنگی را در کشورهای همسایه دید. در کشورهای همسایه مانند تاجیکستان، ارمنستان، آذربایجان و حتی هندوستان برنامههای نوروزی «حاجی فیروز» و «عمو نوروز» به طور گستردهای برگزار میشود. این ارتباطات فرهنگی باعث ترویج و گسترش فرهنگها میشود.
اجرای نمایشهای عروسکی مانند حاجی فیروز و عمونوروز چه جایگاهی در فرهنگ مازندران دارند؟
همه هنرها در ذات خودشان به دلیل مفرح بودن و با توجه به نیاز فکری انسانها با هم نقطه اشتراک دارند. «حاجی فیروز»، «عمونوروز»، «مبارک» و شخصیتهای دیگر در نمایشهای عروسکی آیینی و خیمهشببازی به دلیل مردمی بودنشان میتوانند با همه ارتباط برقرار کنند. خوشبختانه مردم مازندران هم به این هنرها واکنش خوبی نشان میدهند و با این هنرها همگام میشوند.
یکی از بهترین ویژگیهای این گونه نمایشهای عروسکی بیان برخی از مسائل و مشکلات است که در نمایش خیمهشببازی توسط شخصیتی به نام «پاخیمه» یا «دیلماج» که رابط بین مردم و عروسک «فیروز»، «مبارک» یا «یاقوت» است انجام میشود. او حقایق تلخ را به صورت شوخی و شیرین عنوان میکند.
برخی معتقدند چون در مازندران نوروزخوانی برگزار میشد و آیین پیش از نوروز تبریها بود، حاجی فیروز یا عمونوروز ارتباطی با مازندران ندارد و رسم جلگهایها نیست و بیشتر در مناطق مرکزی ایران و جنوب دماوند رواج داشت. درست است؟
مناطق مرکزی ایران مانند تهران زمانی بخشی از تبرستان تاریخی محسوب میشد که در زمان قاجار تفکیک و به پایتخت ایران تبدیل شد. این موضوع یعنی نباید بر اساس مرزبندیهای امروزی استانها برای اصالت یک آیین تصمیمگیری کرد. از طرفی بسیاری از لوتیها و تلخکها از مناطق مختلف کشور به تهران رفتند و به تدریج برخی از آنها به دربار راه یافتند و برخی دیگر هم در جامعه به اشکال مختلف فعالیتشان را ادامه دادند. زمانی که دیکتاتوری سنگین شد، برای این که حرف مردم گفته شود این شخصیتها و این گونه نمایشها بیشتر کاربردی شدند و با استفاده از زبان طنز، نقدهای اجتماعی را بیان میکردند که نمونه آن در برخی آثار شکسپیر و نمایشهای طنز و کمدی و روحوضی خودمان هم وجود دارد.
با توجه به وجه اشتراک آیین نوروخوانی و شخصیت حاجی فیروز، آیا اشتراکی در اهداف و محتوای اشعار نوروزخوانی و حرفها و اهداف حاجی فیروز وجود دارد؟
هر دو آیین پیامآور زایش و تولدی دوباره هستند و کلامشان حاکی از زدودن کهنگی و برپایی آیین دوستی و کنارگذاشتن کینهورزی و دشمنی است. در «حاجی فیروز» و «عمونوروز» سخن از شادی و آرزوی سالی بهتر وجود دارد. در نوروزخوانی با استفاده از الحان بومی و سازهای محلی به زبان شعر و موسیقی آرزوهایی برای صاحبخانهها میشود که باز هم به نیک سرانجامی و نیکروزی ختم میشود. در واقع در هر دو آیین، مردم در متن و بطن حضور دارند.
نشاط و امید؛ پیام مشترک حاجیفیروز و نوروزخوانانکرونا امسال فرصت حضور عمونوروزها و مبارکها و حاجیفیروزها را در خیابانها نداد، اما غم نان باز هم پای تعدادی از افراد را حتی در این شرایط برای کسب درآمدی در لباس سرخ عمو نوروز به خیابانها کشاند. هرچند که این سالها بیشتر با دیدن عمونوروزهای پایان سال بیشتر غمگین شدهایم و رنج زندگی را در صورتشان دیدیم که پشت لبخند و نقابی از سیاهی پنهان کردهاند، اما به هر حال حاجی فیروز و عمو نوروز در فرهنگ نوروزی ما اصالتی دیرینه دارند. «رجبعلی فلاح» کارگردان تئاتر، پژوهشگر فرهنگ عامه و عروسکساز و عروسکگردان مطرح مازندرانی تا کنون چندین نمایش و اجرای عروسکی متفاوت پایان سالی با موضوع عمو نوروز و حاجی فیروز تولید و اجرا کرده است. او حتی کاروان عروسکی نیز در برخی شهرها راه انداخته بود و اگر کرونا اجازه میداد احتمالا امسال هم دست به اجرای چنین برنامههایی میزد. با او گپ و گفتی درباره جایگاه این دو شخصیت نوروزی در فرهنگ بومی مازندران داشتیم.حاجی فیروز و عمو نوروز با نوروزخوانیهای ما در مازندران نسبتی دارند؟حاجی فیروز یک شخصیت فراگیر در سراسر کشور است. یک شخصیت ملی که در ایران به صورت نمادین در اشکال گوناگون دیده میشود و یک سری مفاهیم کلی در اشعارش گنجانده شده که به طور کامل بیان کننده نوع زندگی مردم نیست. اما در نوروزخوانی مازندران این موضوع متفاوت است. نوروزخوانی جزو آیینهای بومی ماست و اشعاری که نوروزخوانها به کار میبرند بیانگر حال و روز، اعتقادات مذهبی، سبک زندگی، مشکلات و حتی شکل ظاهری نوع کار و فعالیت مردم است که در آن رسیدن به یک شرایط مطلوب در سال جدید را برای هم آرزو میکنند.گفتید حاجی فیروز و عمونوروز به صورت نمادین در آیینهای مختلف ایران وجود دارند. در مازندران هم این حضور نمادین را میتوان دید؟بله. یکی از آیینهایی که نشان دهنده تاریخچه سیاهبازی در مازندران است «لال بازی» در آیین «تیرماسیزه شو» مازندرانیهاست که آن هم با رمزپردازی و بیچهرگی برگزار میشود. ضمن این که گودارهای بهشهر هر سال جشن «حاجی فیروز» را برگزار میکنند. آیین «میر نوروزی» را هم در مازندران داشتیم. گودارها اقوام متعصبی هستند و آیینهای خود را بدون پیشینه انجام نمیدهند. این نمادها بیانگر حضور کهن «حاجی فیروز» و «عمونوروز» در مازندران است.برخورد این دو نماد فرهنگی یعنی «عمو نوروز» و «نوروزخوانی مازنی» چه تاثیری بر همدیگر میتواند داشته باشد؟همیشه برخوردهای فرهنگی مثبت از این نوع خوشایند و نتیجهبخش بود. در همین موضوع میتوان حاصل این درهمآمیختگی فرهنگی را در کشورهای همسایه دید. در کشورهای همسایه مانند تاجیکستان، ارمنستان، آذربایجان و حتی هندوستان برنامههای نوروزی «حاجی فیروز» و «عمو نوروز» به طور گستردهای برگزار میشود. این ارتباطات فرهنگی باعث ترویج و گسترش فرهنگها میشود.اجرای نمایشهای عروسکی مانند حاجی فیروز و عمونوروز چه جایگاهی در فرهنگ مازندران دارند؟همه هنرها در ذات خودشان به دلیل مفرح بودن و با توجه به نیاز فکری انسانها با هم نقطه اشتراک دارند. «حاجی فیروز»، «عمونوروز»، «مبارک» و شخصیتهای دیگر در نمایشهای عروسکی آیینی و خیمهشببازی به دلیل مردمی بودنشان میتوانند با همه ارتباط برقرار کنند. خوشبختانه مردم مازندران هم به این هنرها واکنش خوبی نشان میدهند و با این هنرها همگام میشوند.یکی از بهترین ویژگیهای این گونه نمایشهای عروسکی بیان برخی از مسائل و مشکلات است که در نمایش خیمهشببازی توسط شخصیتی به نام «پاخیمه» یا «دیلماج» که رابط بین مردم و عروسک «فیروز»، «مبارک» یا «یاقوت» است انجام میشود. او حقایق تلخ را به صورت شوخی و شیرین عنوان میکند.برخی معتقدند چون در مازندران نوروزخوانی برگزار میشد و آیین پیش از نوروز تبریها بود، حاجی فیروز یا عمونوروز ارتباطی با مازندران ندارد و رسم جلگهایها نیست و بیشتر در مناطق مرکزی ایران و جنوب دماوند رواج داشت. درست است؟مناطق مرکزی ایران مانند تهران زمانی بخشی از تبرستان تاریخی محسوب میشد که در زمان قاجار تفکیک و به پایتخت ایران تبدیل شد. این موضوع یعنی نباید بر اساس مرزبندیهای امروزی استانها برای اصالت یک آیین تصمیمگیری کرد. از طرفی بسیاری از لوتیها و تلخکها از مناطق مختلف کشور به تهران رفتند و به تدریج برخی از آنها به دربار راه یافتند و برخی دیگر هم در جامعه به اشکال مختلف فعالیتشان را ادامه دادند. زمانی که دیکتاتوری سنگین شد، برای این که حرف مردم گفته شود این شخصیتها و این گونه نمایشها بیشتر کاربردی شدند و با استفاده از زبان طنز، نقدهای اجتماعی را بیان میکردند که نمونه آن در برخی آثار شکسپیر و نمایشهای طنز و کمدی و روحوضی خودمان هم وجود دارد.با توجه به وجه اشتراک آیین نوروخوانی و شخصیت حاجی فیروز، آیا اشتراکی در اهداف و محتوای اشعار نوروزخوانی و حرفها و اهداف حاجی فیروز وجود دارد؟هر دو آیین پیامآور زایش و تولدی دوباره هستند و کلامشان حاکی از زدودن کهنگی و برپایی آیین دوستی و کنارگذاشتن کینهورزی و دشمنی است. در «حاجی فیروز» و «عمونوروز» سخن از شادی و آرزوی سالی بهتر وجود دارد. در نوروزخوانی با استفاده از الحان بومی و سازهای محلی به زبان شعر و موسیقی آرزوهایی برای صاحبخانهها میشود که باز هم به نیک سرانجامی و نیکروزی ختم میشود. در واقع در هر دو آیین، مردم در متن و بطن حضور دارند.