قصه «شاه ماهی» به فضای بومی وابسته است
واژه روز - علی احسانی: فیلمهای جوانپسند که در وادی هنر هفتم به آثار «تین ایجری» شناخته میشوند در سینمای ایران میتواند طیف زیادی را سمت گیشهها روانه کند. بخش اعظمی از افراد جامعه ما را طیف جوان و نوجوان شکل میدهند و دغدغهها و مطالبات این طیف در عصری که تکنولوژی در آن کولاک کرده با نسلهای قبل بسیار متفاوت است.
فیلمساز مازنی دو دهه پیش با ساخت فیلم تین ایجری «شور عشق» دو چهره تازه را که تا آن زمان کسی آنها را نمیشناخت به سینمای ایران معرفی کرد. «بهرام رادان» و «مهناز افشار» با «شور عشق» گام به وادی هنر هفتم گذاشتند و نزدیک دو دهه است ردای نقشهای نخست و حساس فیلمهای معاصر را به تن میکنند.
«نادر مقدس» در تازهترین اثر سینمایی خود چند چهره جوان تازهنفس را وارد گود هنر هفتم کرده تا تجربه توفیق «شور عشق» را بعد از دو دهه تکرار کند. با این کارگردان باسابقه پروسه تولید و پستولید «شاه ماهی» را مرور کردیم:
واپسین کار سینمایی شما در چه مرحلهای از پس تولید قرار دارد؟
اکنون که کرونا جولان میدهد، همه امور فیلمسازی تعطیل شده است. ترجیح میدهم عجالتاً سکوت اختیار کنیم تا ببینم تکلیف پروژهها چه میشود. در حال حاضر خبرها تحت تاثیر کرونا برد آنچنانی ندارد و به قول معروف میسوزد. خود ما هم به دوستانی که در این شرایط مشغول تولید و فیلمبرداری هستند و تعطیل نمیکنند معترض هستیم! بنده عضو شورای مرکزی کانون کارگردانان سینمای ایران هستم. به همین خاطر ترجیح میدهم فعلا سکوت اختیارکنم تا وضیعت مساعدتر شود.
مراحل تولید کار چگونه سپری شد؟
پیشتولید کار از مرداد ماه آغاز و پرونده فیلمبرداری در آبان ماه 1398 بسته شد. تدوین «شاه ماهی» توسط «محمدعلی سجادی» فیلمساز باسابقه و همولایتی بنده به پایان رسیده و کار در مرحله فنی متوقف شده است. البته چند سکانس فیلمبرداری زیرِ آب داریم که هنوز انجام نشد. منتظر تغییر شرایط آب و هوایی هستیم تا هوا گرمتر شود. چون بچهها باید زیرِ آب بروند و تحمل دمای مناسب را داشته باشند تا این سکانسها را به پایان برسانیم.
بخشی از کار هم به این موضوع باز میگردد که بعد از پایان مراحل فنی و آمادهسازی، فیلم را به جشنواره سیونهم فجر ارائه دهیم و اگر هم پذیرفته نشد برای اکران آن اقدام کنیم. فعلا با توجه با وضیعت کنونی و ترکتازی کرونا دست نگه داشتهایم و پروژه تعطیل است.
گویا برخی پروژهها به این تعطیلی اجباری تن ندادهاند.
بله. اما من نسبت به این مسائل تعهد دارم و حاضر نیستم هیچ یک بچههای من در این شرایط سخت در کار حاضر شوند و خدای نکرده یک درصد مشکل پیدا کنند. خود ما جزء جریانی هستیم که به گروههای مشغول فیلمبرداری در این شرایط معترضیم. بیانیه کانون کارگردانان هم در این راستا است. البته در واقع به دستور ستاد پیشگیری از کرونا این کار را انجام میدهیم و با هماهنگی با آنها جزیی از ستاد امور سینمایی هم هستیم. در کل کار در این مرحله متوقف است، منتظریم شرایط به حالت طبیعی بازگردد و ما ادامه فیلمبرداری را پیش بیریم.
از چه مناطقی برای لوکیشنهای فیلم بهره بردهاید؟
بخش اساسی کار در استان مازندران فیلمبرداری شد؛ در استان تهران و اطراف آن و حومه سمنان نیز پروسه تصویری کار را پیش بردیم.
بازیگران را چه طیفی از افراد تشکیل میدهند؟
تعدادی از بازیگران بومی در فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. چند بازیگر حرفهای مانند «همایون ارشادی» و «فریبا کوثری» نقشهای اصلی را عهدهدار هستند، هنرپیشههای جوان هم مانند «میثم مرادی»، «رومینا پهلوان»، «الهه موسوی» و «مانی عمرانپور» در «شاه ماهی» حضور دارند.
مناسبات شخصیتها و روند قصه با جغرافیای شمال ارتباط تنگاتنگ دارد یا رخدادها در هر نقطه دیگر هم قابل تعریف و تصویربرداری بود؟
بخشی از توجه به لوکیشن شمال به علاقههای شخصی من ارتباط دارد. چون مازندرانی هستم همچنان خودم را متعهد میدانم از این جغرافیا بهره ببرم. در این سه دهه که در سینما فعالیت دارم اغلب فیلمهایم و سوژههایشان ارتباطی با جاده و سفر داشت. در «شاه ماهی» هم موضوع سفر رکن اساسی است و لوکیشن هم در فیلم کارکرد بومی دارد. در واقع اگر میشد قصه را در جغرافیای دیگر تعریف کرد باید ساختار داستان را تغییر میدادیم. اکنون که رخدادها و روایت در شمال میگذرد قصه با فضای بومی معنی پیدا میکند، این باور شخصی من است. یعنی لوکیشن به شدت جزیی از درام فیلم است. به ویژه که بیشتر در جاده فیروزکوه و اطراف آن کار کردیم. بخشی از رخدادهای فیلم در خط ریلی تهران-شمال سپری میشود. در ایستگاههای بین راهی و درون قطار تصویر گرفتیم. در مجموع لوکیشن شمال در این فیلم بیمعنا نیست.
در شهرهای استان هم کار کردید؟
بله. چند روزی در ساری فیلمبرداری داشتیم و بهره دراماتیکی از لوکیشنهای ساری بردیم. بخشی از فیلم را هم در بابلسر کار کردیم. در جاده فیروزکوه و روستاهای اطراف آن هم تصویر گرفتیم. در ایستگاه راهآهن ساری و سوادکوه هم کار کردیم. اتفاقا یکی از لوکیشنهای ما روستای «پیتسرا» در سوادکوه بود که چند روز پیش رانش بخشی از آن را تخریب کرد. از این حادثه خیلی متأثر شدم.
به نظر میرسد بیش از دوسوم رخدادهای فیلم در مازندران رقم میخورد.
بله. منطقه در احمدآباد مستوفی تهران هم چند سکانس کار کردیم. در کورههای آجرپزی جاده ساوه هم تصویر گرفتیم. سمنان هم رفتیم که البته بیشتر از قطار آن بهره بردیم.
روزهای قر نطینه را چگونه سپری میکنید؟
فعلاً در منزل مستقریم، بیرون که نمیرویم و ارتباطهای ما قطع است و تمام جلسات ما در کانون کارگردانها به صورت مجازی برگزار میشود.
پیگیر سریالهای نوروزی سیما هستید؟
متاسفانه یا خوشبختانه اصلاً تلویزیون نگاه نمیکنم. اما فیلمهای روز جهان را در این روزگار قرنطینه زیاد میبینم.