پایتخت غیر از موسیقی، هیچ نداشت
واژه روز - علی صادقی: پایتخت۶ کشدار و بی مزه آغاز شد. بار اصلی روایت را ارسطو و رحمت روی موتور بر عهده دارند و از تصاویر تکراری و بعضا کلیپی هوایی سوادکوه و حرکت قطار که بگذریم، کل قسمت نخست فصل ششم، یا ماشین سواری نقی و نماینده مجلس است، یا موتورسواری و کله پاچه خوری ارسطو و رحمت در کله پزی احمدکله پز!
شب گذشته اتفاق خنده دار خاصی در پایتخت ندیدیم و در مقایسه با سریال طنز «کامیون» که اتفاقاً قسمت نخست آن دیشب از شبکه دو پخش شد، هیچ حرفی برای گفتن نداشت.
ظاهرا تغییر نویسنده به چارچوب پایتخت ضربه اساسی زده است، تا جایی که شوخیهای تکراری و آشنای اجتماعی و سیاسی به سه رئیس جمهور و نقل جمله های «من خودم هم صبح جمعه فهمیدم»، «هاله نور» و «تَکرار میکنم» هم نتوانست ذرهای از آببندی، کند بودن قصه، لختی و یکنواختی و تخت بودن متن بکاهد.
ضعف متن آغارین قسمت پایتخت۶ مشهود بود. محسن تنابنده با فرار به جلو پست گذاشته در اینستاگرام که «پخش تبلیغات بین سریال پایتخت خارج از اراده سازندگان و به عهده تلویزیون است و ما هم مانند شما از حجم تبلغ کلافه و دلخور هستیم!» بینندگان هم میدانند تبلیغات وسط سریال به سازندگان آن ارتباطی ندارد، ولی جذابیت و ریتم قصه به سازندگان آن ارتباطی ندارد؟ هرچند پیش از آغاز قسمت نخست، نقی و ارسطو هم روبیکا را تبلیغ کردند!
غیر از موسیقی زیبای سریال که با همراهی ساز جلال محمدی و صدای زمان شکارچیان تولید شد، پایتخت مأیوس کننده، بدون ضرباهنگ، کشدار و خسته کننده نشان داد.
البته این نگاه قابل تعمیم به قسمت های بعدی نیست. منتظر قسمتهای بعدی میمانیم تا بدانیم پایتختنشینان پایتختساز، غیر از پول، به خنداندن و لذت بخشیدن به مخاطب هم فکر میکنند یا خیر؟
برای قدردانی از هنرمندان گروه «آوای تبری»، به ویژه دوست هنرمندم «سید جلال محمدی» عزیز بابت تولید موسیقیهای فاخر محلی با محوریت موسیقی گوداری مازندران، از آنها نام میبرم:
آهنگساز: آریا عظیمینژاد
سرپرست گروه و نوازنده دوتار: سید جلال محمدی
آواز: زمان شکارچیان
لَـلِهوا و غِرنِه: سبحانالله چوپانی
کمانچه، سرنا، غِرنِه، لَلِهوا و ضرب محلی: محمدرضا محمدی
دوتار: آرین لطفی پور
عود: رضا یوسفیان
دف و دایره: کیان شمس
نقاره(دِسَرکوتِن): پارسا محمدی
همخوان و نقاره : حمیده محمدی