ظرفیت نقالی در مازندران جدی گرفته نشد
به گزارش واژه روز، بسیاری از کارشناسان نقالی را کهنترین نوع داستانگویی در ایران میدانند. شیوهای که به انجام حرکات نمایشی توسط راوی نیز وابسته بود و بیشتر بیانگر رشادتهای پهلوانان سرزمین بود.
اگر بخواهیم سری به نقالی بزنیم و جویای آن شویم، شاید لازم باشد که به استانهای دیگر برویم. یعنی کمتر کسی هست که به یاد داشته باشد در دهههای اخیر نقالی به شکل جدی در مازندران مورد توجه قرار گرفته باشد. جز در چند کنسرت یا نمایش که بهرهای از نقالی گرفته شد، این هنر مستقل و جذاب سالهاست که کمتر در بین هنرهای نمایشی ما دیده میشود.
اما در بابلسر هنرمند پیشکسوتی حضور دارد که هنوز تلاش میکند چراغ این هنر را در مازندران روشن نگه دارد و با ارائه تجارب خود و آنچه از بزرگان این هنر کسب کرد، به جوانان، گامی را که گذشتگان برای حفظ میراث معنوی و فرهنگی ما برداشتهاند را تکرار کند.
«پرویز باباییان» 65 ساله در مازندران جزو آخرین بازماندگان نقالی به شمار میرود. به گفته وی، پدرش مداح، چاووشیخوان و اهل کتاب و شاهنامه و مولانا بود. این هنرمند پیشکسوت مازندرانی به ایرنا گفت: پدرم بسیاری از داستانهای شاهنامه و مثنوی را حفظ بود و معمولاً برای ما تعریف میکرد. اما هرگز به یاد ندارم که شنیدن داستان از زبان پدرم برایم تکراری شده باشد. او یک داستان را هر بار با نقل و شیوهای متفاوت روایت میکرد. علاقه به نقل در من از کودکی و با شنیدن داستانهای پدرم آغاز شد.
استعداد روایتگری
وی با بیان اینکه نخستین شرط برای نقالی و روایتگری داشتن استعداد ذاتی است و پس از آن به کسب تجربه و دانش نیاز است، اظهار کرد: از 18 سالگی به تئاتر علاقهمند شدم و کار را آغاز کردم. در بابلسر آن زمان عدهای بودند که به شکل سنتی نمایش اجرا میکردند. کارشان قالب خاصی نداشت. چند بار که تئاترشان را دیدم حسی به من گفت که این نباید همه تئاتر باشد. برای همین پیگیر فرا گرفتن این هنر شدم.
این هنرمند پیشکسوت خاطرنشان کرد: سال 1353 تعدادی دانشجو از نقاط دیگر ایران به دانشکده اقتصاد بابلسر آمدند که سطح آگاهی بیشتری از این هنر داشتند. با یکی از دانشجویان به نام «غلامرضا موسوی» آشنا شدم و همین آشنایی سبب شد با او در چند نمایش روی صحنه بروم و بازیگر نمایشهای «پاانداز»، «حالت چطوره مش رحیم» و «در حضور باد» بشوم. نمایشنامه «اعتراف» را هم کارگردانی کرده بودم.
باباییان خاطرنشان کرد: پس از آن با «آسید کاظم» کارم را ادامه دادم و از آنجا نگاه من به تئاتر تغییر کرد. برای «آسید کاظم» از بهشهر، گرگان و تنکابن هم تماشاگر داشتیم. آن سالها در روزنامههای کثیرالانتشار از خوب بازی کردن من زیاد نوشته شد. همان سال در دوره سربازی با «مهدی صباغی» نمایشنامه «زنجیرها» را در خراسان اجرا کردیم.
در مسیر نقالی
این پیشکسوت هنرهای نمایشی استان درباره ورودش به دنیای جذاب نقالی خاطرنشان کرد: علاقه من به نقالی ریشه در کودکیام داشت. سال 1355 سفری به تهران داشتم و یکی دو نقل از مرحوم مرشد ترابی را دیدم. به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم. همان دو کار سبب شد که پس از تمرین نمایشهای خودم برای دوستانم نقالی کنم. این کار من با استقبال زیاد دوستان مواجه شد.
وی با اشاره به فعالیتهایی که در حوزه موسیقی داشت، اظهار داشت: سال 80 دو جوان برای تهیه پایاننامه خود با موضوع تئاتر بابلسر به من مراجعه کردند. آن دو جوان «رحیم رستمی» و «تقی اسفندیار» بودند که امروز از چهرههای موفق تئاتر شهرستان و استان هستند. پرسوجوهای این دو جوان در من ایجاد انگیزه کرد تا از نو کار را آغاز کنم. همین باعث شد تا کلاسی تشکیل شود و چند سال بعد نمایش «هفتخوان رستم» که جانمایه اصلیاش نقالی بود را در کنار نمایشنامهای قهوهخانهای که خودم نوشته بودم اجرا کنیم.
پیشکسوت تئاتر و نقالی مازندران خاطرنشان کرد: این اجرا قرار بود 7 شب برگزار شود. اما به خاطر استقبال بیش از حد مردم 21 شب طول کشید. بهترین خاطره من هم در همان اجرا رقم خورد. شب دهم اجرا مخاطبی آمد و گفت که از بهشهر برای تماشای نمایش آمد. میگفت سال 1353 بازی من در نمایش «آسید کاظم» را دیده بود و وقتی در تبلیغ نمایش نام من را دید، با همان تصویری که در ذهن داشت برای دیدن دوباره من به بابلسر آمد.
کمتوجهی به نقالی در مازندران
پیشکسوت مازندرانی نقالی و تئاتر با اشاره دیده نشدن نقالی در این استان خاطرنشان کرد: همواره برایم این پرسش مطرح بود که چرا در مازندران به نقالی توجه جدی نشد. پیگیریهای زیادی از شرق تا غرب استان داشتم. اما آن چه که باید باشد را ندیدم. البته پردهخوانی که یکی از شاخههای نقالی است را در شهرهای مختلف داشتیم. اما نقالی صرفاً مذهبی یا ملی ندیدم.
باباییان افزود: از هنرمندان جوان استان میخواهم که در این حوزه پژوهش کنند که چرا در مازندران به این هنر توجه زیادی نشد. یا اگر هم شد چرا اطلاعات زیادی در دست نیست. در حالی که مازندران اقوام قدیمی ایران را در خود جای داده و تمدن دیرینهای دارد. روایتهای پهلوانی زیادی در این استان داریم که هر کدام ظرفیتی برای نقالی هستند.
وی اظهار کرد: این ظرفیت موجود در استان را نباید نادیده گرفت. یکی از دلایلی که به من انگیزه داد تا برای پرورش هنرجو و نقالی تلاش کنم وجود همین روایتهای بومی است. اگر این کار را گسترش دهیم خدمت بزرگی به فرهنگ بومی خود کردیم.
نقالیهای بومی
این نقال پیشکسوت مازندرانی درباره شاخههای مختلف نقالی گفت: نقالی یک حوزه گسترده است. آن چیزی که از نقالی به ذهن ما می آید صرفاً شاهنامهای است که در دسته نقل حماسی و پهلوانی قرار میگیرد. اما صورتخوانی، نقالی اساطیری، خطبهخوانی، مناقب خوانی و گونههای دیگری از نقل وجود دارد. ماهیتخوانی، پیشواقعه، مدخلخوانی و حتی موری یا نواجِش مازندرانیها هم نوعی نقل است.
باباییان افزود: همین موری یا مویه و نواجش شیوهای از نقل است که در تاجیکستان و افغانستان به مختهخوانی معروف است. بسیاری از پژوهشگران از جمله «صادق عاشورپور» و «بهرام بیضایی» معتقدند این گونه هم جزو نقل است. روی همه این ظرفیتها میتوان پژوهش و کار کرد.
این هنرمند پیشکسوت درباره امکان اجرای نقالی به زبان مازندرانی، خاطرنشان کرد: نقالی به زبان بومی انجام شده است و کار جدیدی نیست. در داستانهای عاشقانه «امیر و گوهر» و «طالب و زهره» نقل میبینیم. بسیاری از این منظومهها نوعی نقالی هستند که با موسیقی اجرا میشوند. داستان باید پتانسیل داشته باشد که حرکت تئاتری در آن انجام شود. برای این کار هم نقال میتواند تا حدودی در داستان دخل و تصرف داشته باشد.
وی اظهار کرد: من بیشتر عاشق شاهنامهام و تمام ذهنیت من برای شاهنامه است. در زمینه داستانهای بومی تخصصی ندارم. اما بیشک میشود تکنیکهای نقالی را درس بدهیم. بسیار هم مایل هستم که این اتفاق در استان ما بیفتد. اما چون در داستانهای بومی تخصص ندارم نمیتوانم مستقیم و مستقل وارد عمل شوم. با این حال حاضرم که به این روند کمک کنم تا آثار فاخر تولید شود.
این هنرمند پیشکسوت هنرهای نمایشی استان افزود: این از وظایف ماست که نقالی و داستانهای بومی خود را به هم پیوند بزنیم. ترکیب جذابی به وجود خواهد آمد که به حفظ فرهنگ ما کمک خواهد کرد. کسی که تکنیکهای نقالی را بشناسد میتواند در ارتباط با این داستانها و عاشقانهها نقالی کند. از هنردوستان میخواهم این کار را یاد بگیرند و خدمتی ماندگار به نقالی و فرهنگ بومی استان کنند.