غرض نقشی بود که ماند
واژه روز - اشکان جهان آرای : احتمالا بسیاری از دوستداران استاد خوشرو از میزان آگاهی او بر ادبیات، موسیقی ایرانی، فرهنگ عامه و حتی سایر هنرها مانند نمایش اطلاعی ندارند. در واقع عامل اصلی این موضوع و ناشناخته یا کمترشناخته ماندن ابعاد هنری شخصیت این آوازهخوان و نوازنده پرآوازه، پررنگ بودن اجراهای او در جامعه و تلاشاش برای اجراهای بیشتر از موسیقی بومی به منظور ترویج این بخش از فرهنگ مازندران بود. در حالی که به موازات این فعالیتها، سالها پژوهش و مطالعه در عرصه هنر را نیز پیوست کرده بود.
مرز باریک بین جایگاه هنری و هنرمندی او با اجتماعی بودناش سبب شده بود که خاطرات، عکسها و ویدئوها و صداهای زیادی از او در محافل شخصی و خصوصی نیز به جا بماند که عمده آنها با خوانش منظومهها و قطعات فولک بومی، راوی بخشی از فرهنگ مازندران هستند. در حقیقت استاد خوشرو هنر را در هر محفلی با بالاترین سطح کیفیت که در توانش بود عرضه میکرد تا در قالب این شکل عرضه، به مخاطب خود بخشی از فرهنگ بومی ریشهدار مازندران را ارائه کند.
تمرکز و توجه بر منظومهها
او تلاش زیادی برای حفظ منظومههای مازندران و ارائه آنها به جامعه کرد و در این مسیر نیز تا حد زیادی موفق بود. بی تردید اگر امروز منظومههای حماسی و عاشقانهای مانند «مشتی»، «حامد»، «رشید خان»، «شاباجی»، «حسین خان» و بسیاری از منظومههای موسیقایی دیگر از فرهنگ مازندران به شکلی پررنگ در جامعه شناخته شدهاند و در محافل مختلف زمزمه میشوند و گوش مخاطبان مازندرانی با آنها بیگانه نیست، به دلیل اهتمام و تأکیدی است که استاد خوشرو بر اجرای آنها در کنسرتها و محافل خصوصی و عمومی داشت. تقریبا به همین دلیل در تمام این سالها از اجرای نوروزخوانی و حتی مرثیهخوانی به سبک مازندرانی پرهیز نکرد تا به واسطه شهرت و اعتبارش در جامعه، این بخشهای مغفول مانده از موسیقی بومی نیز ثبت و عرضه شود.
آخرین روزهای اسفند 1393 کنسرتی به خوانندگی استاد خوشرو در مجتمع فرهنگی شهرآشوب قائمشهر برگزار شده بود که علاقهمندان زیادی را در آن روزهای پر از دغدغههای پایان سالی به این سالن کشانده بود. تا جایی که برگزارکنندگان کنسرت ناچار شدند برای احترام به چندصد مخاطبی که پشت در سالن مانده بودند و امکان حضورشان در سالن نبود، سیستم صوتی فراهم کنند تا دستکم صدای اجرای استاد خوشرو را بشنوند. عمده قطعاتی که در آن کنسرت اجرا شد، منظومههای نوستالژیک مازندرانیها بود.
دیدگاه استاد خوشرو درباره منظومههای موسیقایی مازندران
بعد از آن کنسرت گفتوگوی کوتاهی با استاد خوشرو درباره منظومههای موسیقایی و جایگاه آنها در فرهنگ جامعه داشتم. دیدگاههای این هنرمند برجسته، نشان میداد که دلیل استمرار توجه او به این قطعات یک دغدغه فرهنگی است، نه نگاهی برآمده از جاذبه هنری و نوستالژیک این قطعات برای جذب مخاطب.
بخشی از اظهارات استاد خوشرو درباره این بخشهای مؤثر در موسیقی مازندران را مرور میکنیم:
استاد خوشرو درباره دلیل اجرای منظومههای مازندرانی در عمده کنسرتهای خود گفته بود: مردم همواره علاقه خوبی به منظومهها نشان میدهند. زیرا منظومه یک داستان است و مردم هم داستان را دنبال میکنند که به کجا ختم میشود. خیلیها هم با این داستانها خاطره دارند. البته عدهای هم طبیعتاً ترانههای محلی را دوست دارند. اما چون مدتی منظومهها در مازندران اجرا نمیشدند و شاهد تکرار ترانههای محلی از سوی گروههای محلی مختلف بودیم، اجرای منظومه برای مخاطب جذابیت ویژهای دارد.
این استاد موسیقی مازندرانی درباره ویژگی منظومهها تصریح کرد: منظومهها همانطور که از نامشان پیداست منظم هستند. من به این آثار مجموعههای منظوم میگویم. داستانهایی هستند که به قول «اکبر رادی» نمایشنامهنویس بزرگ گیلانی «ابتدا»، «میانه» و «پایان» مشخص دارند و شنونده آن را دنبال میکند.
محتوا مقدم بر صورت
وی میگفت: منظومهها معمولاً محتوای قویتری از صورت اثر دارند و در آنها محتوا صورت اثر را یدک میکشد. اما ترانههای مجرد برعکس هستند و صورت قویتری از محتوا در آنها دیده میشود. مثلاً 360 بیت منظومه طالبا فقط با دو ملودی اجرا میشود. اما برای شنونده تکراری نیست و هر بار که آن گوش میدهد لذت میبرد. چون شنونده داستان را دنبال میکند و آهنگ برایش در درجه دوم قرار میگیرد.
استاد خوشرو درباره تعداد منظومههای موسیقایی مازندرانی اظهار کرده بود: خوشبختانه در مازندران آنقدر منظومه داریم که از استانهای دیگر در این زمینه عقب نمانیم و بتوانیم برای مردم اجرا کنیم. البته لازمه احیا و ترویج این منظومهها که بخشی از فرهنگ جاری این خطه و مردم محسوب میشوند، اجراهای متعدد و پیوسته است.
او معتقد بود باید برنامههای موسیقایی برگرفته از منظومهها و افسانههای بومی این استان افزایش یابد تا ذهن جامعه از این داشتهها فاصله نگیرد: «بیتردید اگر این برنامهها هر 2 ماه یک بار انجام شود باز هم استقبال میشود، اما از فشردگی جمعیت کاسته خواهد شد و برنامههایی منظم و در خور شأن مردم میتوان اجرا کرد.»
احیاگر منظومههای حماسی مازندران در این بین دغدغه زیرساختهای فیزیکی را هم برای گسترش فرهنگ موسیقایی داشت. در همان مصاحبه گفته بود که اگر سالنهای بزرگتری وجود داشته باشد این امکان برای خانوادهها فراهم است که با خیال آسوده به تماشای اینگونه برنامهها بنشینند و هنرمندان هم برای تولید برنامههای باکیفیتتر برنامهریزی کنند.
نگاه گسترده استاد خوشرو به هنر را در 60 سال فعالیت هنری او میتوان یافت. تلاشی که با وجود تمام دشواریها و کمتوجهیها از آن کاسته نشد و خروجیاش تولید دهها قطعه و اجرای دهها کنسرت حتی در سختترین شرایط اجتماعی برای هنر و موسیقی بود. بنا به اعتقادی که داشت و بر آن پایبند بود: «غرض نقشیست کز ما باز ماند» و او توانست این نقش را با همه دشواریها به خوبی از خود به جا بگذارد.