خلق اثر هنری بدون داشتن نگاه هنری نو ممکن نیست
واژه روز - علی احسانی: بده بستان انسان با طبیعت از بدو حضورش بر گیتی، گاه از درِ مودت و مهربانی رقم خورده و گاه از زاویه خشم و نابودی پیش آمده است که این ذات تخریبگرانه آدمی همچنان تلفات میگیرد. «محمدرضا وطندوست» مستندساز مازندرانی در مستندهایی که تا کنون ساخته به شکل ظریف و زیرکانهای این مناسبات اشرف مخلوقات با طبیعت را زیرذرهبین میبرد. نگاه ناتورالیستی این فیلمساز به پیرامونش با ایجاز در روایت آثار شاخصی را رقم زده که موفقیتهای پی در پی در جشنوارههای داخلی و خارجی برای وی رقم زده است. به مناسبت چهلودومین زادروزش در 2 اردیبهشت تجارب فیلمسازی او را در گفتوگویی صمیمانه مرور کردیم:
سال 1398 را با حضور «لوتوس» در جشنواره وارش آغاز کردید و با توفیق این فیلم در جشنوارههای مختلف دنیا به پایان رساندید. خودتان این سال را در کارنامه سینمایی خود چگونه میسنجید؟
از لحاظ هنری همچون سالهای گذشته سال بسیار خوبی بود. همینطور از لحاظ درونی مثل همیشه تجربه سفر به شهرها و کشورهای مختلف و آشنایی با هنرمندان و اندیشمندان آنها باعث شناخت و آگاهی بیشتر نسبت به جهانِ پیرامون و خودم شده است.
شما با ساخت فیلمهای کوتاه داستانی و یک فیلم بلند (وقتی لیموها زرد شدند-١٣٨٧) خودتان را به جامعه سینمایی معرفی کردید. چه شد که در ادامه از سینمای داستانی فاصله گرفتید و بر ساخت مستند متمرکز شدید؟ آیا تجربه ساخت «وقتی لیموها زرد شدند» و مصائب اکران و بیمهریهای مدیران در این تصمیم شما تاثیر داشت؟
پیش از ساخت فیلم بلند سینمایی، یک فیلم کوتاه داستانی و چند فیلم مستند موفق را کارگردانی کرده بودم و با تجربه سینمای کوتاه و مستندهایم به ساخت فیلم سینمایی رسیدم. تجربه نویسندگی، کارگردانی و تهیه فیلم سینمایی بسیار متفاوت بود. در سینمای بلند داستانی بحث اقتصاد در تولید و نمایش آن بسیار حائز اهمیت است. خدا را شکر فیلم «وقتی لیموها زرد شدند» در نمایش جهانی و داخلی جوایز مهمی همچون جشنواره جهانی مونترال کانادا و جشنواره فیلم فجر را کسب کرد. هرچند به دلایلی که همگان آگاه هستند هنوز اکران سراسری نشده است.
البته سه سال پیش فیلم در اکران هنر و تجربه پذیرفته شده بود که با تهیه کننده مشترک به نتیجه نرسیدیم و همچنان منتظر نمایش عمومی آن هستیم. اما سینمای مستند برایی من مسأله و دغدغه کاملاً شخصی است و ارتباطی به ساخت فیلم بلند سینمایی ندارد. حتماً تا هر روزی که از عمرم باقی باشد هر از گاهی به سرزمین هنر مستندسازی سَرَک خواهم کشید. نگاه فرهنگی، ملی، بومی و انسانی در سینمای مستند بسیار اصیلتر از شکلهای دیگر سینمایی است و سینمای شریف، هشداردهنده و آگاهیبخش است.
مسیر کشف موضوع و پرورش ایده برای راهاندازی یک پروژه مستند چگونه برای شما رقم میخورد؟
گاهی شخصیت، گاهی موقعیت و گاهی وضعیتی باعث انتخاب موضوع میشود. بعد از این مرحله برای بنده جستوجوی میدانی در اطراف سوژه یا اتفاق شکل میگیرد. در صورت نیاز به پژوهش کتابخانهای بخش مهمی نیز به آن تعلق میگیرد. در طول این زمان فرصت اندیشیدن به ایده و فرم اصلی کار را دارم. پس از پایان این مرحله ساختار اصلی اثر برایم کاملا مشخص میشود.
در آثار مستند شما شاخصه فرم بر محتوا برتری دارد. این وابستگی و تعلق خاطر شما به فرم از کجا نشأت میگیرد؟
از دیدگاه من فرم و محتوا جدای از هم نیستند. محتوا و موضوع، فرم را در خود دارند و به هم پیوسته هستند. البته به نسبت انتخاب موضوع و ایده ممکن است هر کدام از اینها بیشتر خودنمایی کنند. مثلا در سینمای تجربی فرم مهمترین مسأله است و همینطور در سینمای مستند موضوع و روایت. اما از لحاظ زیباییشناسی با شما موافقم. ترجیحم نگاه خلاقانه در روایت و فرم بصری است. طراحی صحنه، استفاده درست از نور و رنگ ممکن است در سینمای مستند برای خیلیها غریب به نظر برسد، در صورتی که جزو الزامات این نوع سینما است. اصولاً خلق اثر هنری بدون داشتن نگاه هنری، نو و متفاوت امکان ندارد. وگرنه نامش اثر هنری نیست.
گویا به سبک و ایده «دوربین – قلم» ژیگا ورتوف تئوریسین و مستندساز شکلگرای روسی علاقهمند هستید و تمام کارهای کلیدی ساخت اثر از قبیل فیلمبرداری، تدوین، نویسندگی، تهیهکنندگی را به تنهایی پیش میبردید؟ این سبک کاری زاده شرایط و پروسه تولید داخل ایران است یا از علاقهمندی شما نشات میگیرد؟
خب این مسئله ربطی به علاقهمندی به سبک خاص یا فرد خاص ندارد. به تخصص، علاقهمندی شخصی و شیوه تولید به شکل همزمان ربط دارد. مثلا در فیلم بلند مستند تجربی «نِنا» به دلیل فرم خاص فیلمبرداری و همینطور طولانی بودن مدت تولید، داشتن گروه پرتعداد ممکن نبود. ضمن این که در فیلمبرداری به کسی غیر از خودم نرسیدم. یا در فیلم سینمایی «وقتی لیموها زرد شدند» گروه کاملاً حرفهای از بهترینهای ایران را در بخشهای مختلف داشتیم. یا در مستند داستانی «لِسِک» مدیر فیلمبرداری داشتم. در کل به دلیل شیوه و سبک کاری خاص خودم، مجبورم این کارها را به عهده بگیرم. چون توضیح و انتقال آن بسیار سختتر است.
با توجه به این که موسیقی در کارهای اخیر شما نقش مهمی ایفا میکند، چه میزان حاشیه صوتی فیلم (صدا، افکت و موسیقی) در زاویه دید شکلگرایانه شما مؤثر است؟
بخش مهمی از اثر هنری ساختار صوتی اثر است. طراحی صدا در زمان خلق ایده برایم شکل میگیرد و با طراح صدا در موردش به گفتوگو مینشینیم. در آثارم ممکن است طراحی صدا به موسیقی طعنه بزند و گاهی موسیقی به افکت. این همراهی موسیقی، افکت، آمبیانس و دیالوگ خود به تنهایی باید یک اثر هنری باشد که ساختار صوتی مشخص خود را دارد که به همراه ساختار روایی، بصری و مونتاژی یک مجموعه کامل را شکل میدهند.
واپسین مستند شما «برفهای سپید سرگردان» چه تفاوت و شباهتهای ساختاری با مستندهای سابق شما دارد؟
«برفهای سپید سرگردان» فیلمی تجربی است که از لحاظ ساختار بصری از مجموعه هنری «نِنا» محسوب میشود و ساختار روایی متفاوتی دارد. روایت آخرین لحظات زندگی یک پیرزن است که خاطرات خود را در شالیزارهای شمال به یاد میآورد. این فیلم تجربی به دلیل ساختار روایی و بصری متفاوت به راحتی در گونههای مستند و داستانی قرار میگیرد.
با توجه به حضور مستمرتان در جشنوارههای خارجی در زمینه جذب سرمایه، تولید مشترک و بینالمللی هم به نتایجی رسیدهاید؟
در تولید فیلم سینمایی جدیدم احتمالاً مشارکت خواهیم داشت.
قصد ندارید دومین تجربه بلند سینمایی خود را به کارنامه خود ضمیمه کنید؟
حتماً. قصد تولید در زمستان گذشته را داشتیم که به دلیل بیماری کرونا پروژه متوقف شد. به امید خدا در سال جدید و ایجاد شرایط مناسب تولید خواهیم کرد.
دوران قرنطینه اجباری را چگونه سپری میکنید؟ کرونا شما را وسوسه نکرده با ابزار سینما و اسلحه دوربین به این پدیده هزاره سومی نظری بیندازید؟
دوره بسیار مناسبی برای اندیشیدن بیشتر به خود و نوشتن کتابی در مورد خلاقیت در هنر بود که به پایان رسید. همینطور خواندن کتاب و دیدن لیست بلند بالایی از فیلمها جزو برنامههایم بود. رسیدگی به کارهای نیمهتمام گذشته کمی از سنگینی ذهنم کاسته است؛ البته طرحی به ذهنم رسیده که در ارتباط با همین دوره ویروس کرونا است. فعلا در مرحله پژوهش اولیه هستیم.
برای امسال چه برنامههایی در دست اقدام دارید؟
نخست دعا برای سلامتی، شادمانی و شکوفایی مردم سرزمینم و جهان و اگر عمری باقی باشد قصد چاپ و نشر چند کتاب و همینطور کارگردانی فیلم مستند و فیلم سینمایی جدیدم را دارم تا ببینیم خداوند عشق چه تدبیر میکند. امید داریم به مهر او.
چ