سریال «نون خ» و ظرفیتهای کمدی گفتار و موقعیت
واژه روز - علی احسانی: شاخصهها و مناسک بومی و ملی در جغرافیای متنوع ایران ظرفیتهای زیادی برای خلق آثار هنری و نمایشی دارد. اما تلویزیون ایران معمولا از این ظرفیتها برای تولید آثار نمایشی کمترین بهره را برده و طی این 4 دهه که از پیروزی انقلاب اسلامی سپری شده مجموعههای تلویزیونی آپارتمانی و شهری، جدول پخش اغلب شبکههای سیما را در قرق خود داشته و دارند.
در یک دهه اخیر تنها سریالی که پا را از تهران بیرون گذاشت و به فصل ششم هم رسید و مخاطبانش را از دست نداد مجموعه «پایتخت» بود که قوت و ضعف آن در التفات به شاخصههای بومی طی فصلهای مختلف فراز و نشیب داشت؛ به ویژه در فصل پنجم که به سبب نگرش حامی مالی سریال، دایره مناسبات داستانی از مرزهای کشور خارج و به سوریه سنجاق شد.
مجموعه «نون خ» که نوروز سال گذشته جایگزین «پایتخت» شد گوشه چشمی به مناسبات و مرام قوم کرد داشت که با یک داستان مفرح توانست رضایت تماشاگران نوروزی را جلب کند. حالا هم فصل دوم سریال «نون خ» که این شبهای سخت کرونایی در حال پخش است میان خانوادهها جا باز کرده و حال خوشی در این احوال ناخوش روزگار رقم زده است.
خندههای چند ریشتری
دنبالهسازی مجموعههای تلویزیونی در ایران سابقه چندان مستحکم و درخشانی ندارد و سریالهای دنبالهدار موفق در این 4 دهه تعدادشان به اندازه انگشتهای یک دست هم نیست. پس از توفیق «زیرآسمان شهر» در دهه 80 سایر سریالهای دنبالهدار حتی به فصل سوم هم نرسیدند. «در حاشیه» اثر مهران مدیری در همان فصل دوم تیرش به سنگ خورد و «دردسرهای عظیم» هم در فصل دوم تحفه دندانگیری نشد. فقط «پایتخت» توانست در دهه 90 تا فصل ششم مخاطبانش را همچنان دنبال خود بکشد.
پس از «پایتخت» به نظر میرسد «نون خ» هم با کارگردانی «سعید آقاخانی» بارقههایی از امید و رضایتمندی را در فصل دوم با خود به ارمغان آورده و اگر نگاههای جزمی مدیران سیما و سانسورهای اللهبختکی اجازه دهد «نون خ» میتواند به رکورد پایتخت نزدیک شده و حتی از آن هم فراتر برود. دو شاخصهای که در فصل دوم «نون خ» آن را سرپا گذاشته از متن قابل اتکای آن نشأت میگیرد که هم در خلق موقعیت کمدی و هم در نشر آن از طریق گفتار آدمها سرپا ایستاده است.
شوخیهای گفتاری سریال آزار دهنده نیست. هر چند گاهی تا مرز هجو هم پیش میرود، اما چون گفتارها تاریخ مصرف به روز دارند، مخاطب با همانندسازی آنها با وقایع کنونی اوقات خوشی را سپری میکند.
البته مقدمه سریال تا رسیدن به نقطه عطف که رخداد زلزله است کمی کشدار شد، با این حال در چند قسمت آغازین که به معرفی شخصیتهای تازه اختصاص دارد نویسنده آن قدر موقیعت بامزه در ساختار قصه تزریق کرده که اثر از ریتم نمیافتد و مخاطب همنفس با آدمهای سریال پیش میآید.
قصه گریز «مهیار» و دنبال کردن خرس موقعیتهای مفرحی را شکل داده که «سعید آقاخانی» در مقام کارگردان به خوبی از ظرفیت این موقعیتها بهره برده است. هر چند سازنده سریال در خواستگاریهای قلابی که در چند سکانس رقم میخورد بیشترین بار کمدی را بر گفتار گذاشت، ولی تنوع گفتاری و کوتاه و پینگ و پونگی بودن گفتارها مخاطب را دنبال خود میکشاند. چون آدمها، مصائب و معضلاتی را حلاجی میکنند که یک سوی آن به وضعیت بد اقتصادی جامعه مرتبط است.
در فصلی که به جشنواره انار گره میخورد، نویسنده با جوایز جشنواره فیلم فجر شوخیهای بامزهای میکند. جایزه «انار معناگرا» و «انار هنر و تجربه» و شوخی با جشنواره، البته برای اهالی سینما مفرح و جذاب است و تماشاگر عام شاید متلکهای نویسنده را درک نکند.
موتور سریال از قسمت 4 وارد دور تند خود شده و با وقوع زلزله رخدادهای بامزه و ایضا مطالبات آدمهای حاضر در مجموعه با چاشنی نقد سیاسی و اجتماعی در فضای مفرحی پیش میرود. در عین حال اهرم پیش برنده اغلب بر کمدی گفتار استوار است.
موقعیتهای مفرح سریال در شرایط زلزله کم نیستند؛ از تیراندازی و شوخی با دوئل فیلم «خوب، بد، زشت» اثر «سرجیو لئونه» گرفته تا نوازش خودروی مرگبار یک دهه اخیر –پراید– که همسر کاووس از دسته دنده پراید به جای گوشتکوب استفاده میکند، سازنده سریال بهترین بهره را میبرد. مضاف بر اینکه حرفهای دل زلزلهزدگان منطقه کرمانشاه را به خوبی از زاویه نقد مسئولان ناکارآمد و شعارزده هدف قرار میدهد.
ریختن بنزین در بخاری توسط «مهیار» و انفجار آن در چادر موقعیت بامزهای را رقم میزند که نماینده دولت هم از آن بیبهره نمیماند. سخنرانی «خلیل» کنار نماینده در ارتباط به خالی بودن خزانه و جوانب آن شوخی بامزهای با سخنان رئیس دولت کنونی و وعدههای سابقش را شکل میدهد. سایر آدمهای داستان هم با شعارها و وعده وعیدهای مدیران در امر تبدیل تهدیدها به فرصتها برای زلزلهزدگان شوخیهای گفتاری بامزهای به سمت مخاطب شلیک میکنند.
چانهزنیهای «نوری» (سعید آقاخانی) با «لیل» (حمید آذرنگ) که پسرعموی اوست، به نوعی تداعیگر چالشهای «نقی معمولی» و پسرخالهاش –ارسطو- در سریال «پایتخت» است؛ اما وزن و نگاه آقاخانی در مقام کارگردان به این نوع چالشهای کمیک به سمت نوعی کمدی است که «رضا عطاران» در تلویزیون ایران باب کرد و برای مخاطب وطنی این نوع کمدی جذابتر است. به ویژه توانمندی «حمیدرضا آذرنگ» که در جلد «خلیل» فرو رفته و با لودگیهای ارسطو اصلاً قابل قیاس نیست. خلیل در سریال «نون خ» بیشتر به شخصیت نزدیک است و ارسطو در شش فصل از سریال پایتخت در حد تیپی سطحی باقی ماند و فراتر از آن هم نرفت.
زنان ونوسی، مردان تیفوسی
از زمانی که «حوا» مادر اشرف مخلوقات میوه ممنوعه را به کام گرفت و گاز زد و از بهشت رانده شد و «آدم» فلکزده را به مصائب صغیر و کبیر گرفتار کرد تا همین هزاره سوم که در آن با پدیده نفسگیری چون کرونا چانه میزنیم، اره بردن و تیشه آوردن زن و مرد در دو ساحت اجتماع و خانواده همچنان پرحرارت است. اساس و رکن درام نیز با این چالشهای مردانه و زنانه چه در کمدی و چه در تراژدی پایهریزی شده است.
نویسنده «نون خ» هم از این چانهزنیهای دو جنس مخالف در کانون منازعات آدمهایش بهره برده است. چه در مراسم خواستگاری قلابی بخشهای آغازین سریال که مردها و زنها در دو جبهه مختلف میخواهند با هم تسویه حساب کنند و چه در چالشهای درون خانهها، تنور این چالشها پر حرارت است. آدم معتاد متصل به اجاق پیکنیکی همچون «کاووس» همانقدر توسط زنش نقره داغ میشود که نوری توسط دخترانش زیر بوته نقد قرار میگیرد.
«روناک» خواهرزاده «نورالدین» تنها زن مدافع دایی خود است و با قلدری مردانهای مقابل سایرین قد علم میکند. او نشان میدهد قلدری زنانه در خانواده «نوری» موروثی است. هر چند که در این مورد دختران «نوری» گاه ضعف نشان میدهند. «روژان» با آن همه خط و نشان کشیدن برای مهیار به خاطر آن خواستگاری قلابی در نهایت بند را به آب داده و با این تحفه روزگار کنار میآید. البته در موقعیت بامزه پانتومیم که در چادر برگزار میشود به دلیل محدودیتها این مردان هستند که بار شوخیها را پیش میبرند و زنان در این موقعیت بامزه در حد دکور صحنه باقی ماندهاند.
«نازنین» (شقایق دهقان) که در عنوانبندی، دومین هنرپیشه سریال است، تا اینجای قصه عروسی است که به واسطه سایتی که خواستگار قلابی پیدا میکند به قصه وارد شده و ادعا دارد برای شاد کردن دل پدر پیرش میخواهد چند عکس با لباس عروس در کنار داماد تقلبی برایش بفرستد. اما اکنون که سریال به بخشهای پایانی خود رسیده هنوز خبری از «شقایق دهقان» و طنازیهای منحصربهفردش در سریال نیست. گویا بخشهای مرتبط با شخصیت «نازنین» به سبب مهمان ناخوانده «کرونا» ضبط نشده و این حفره داستان همچنان پابرجاست. البته نشانههایی در همان بخش خواستگاری جعلی آشکار شد که نازنین به نوری متصل خواهد شد.
سریال «نون خ2» در جذب مخاطب تاکنون موفق عمل کرده و سازندگان آن هم در زمینه تقویت و تزریق شادابی به مردم و هم در جبهه نقد اجتماعی به ویژه نقد مدیران در غفلت یاریرسانی به زلزلهزدگان منطقه کرمانشاه، با اهرم کمدی موفق عمل کردهاند. این مجموعه ظرفیت دارد که چند فصل دیگر در همان منطقه، داستانهای تازهای را با نگاه به مناسبات قومی و بومی با چاشنی طنز مطرح کند و اوقات خوشی را برای تماشاگر رقم بزند.